بررسی مناظره موسوی و کروبی 3
نکته دیگر درباره مجلس فحاشی که یکشنبه شب به نام مناظره با حضور موسوی و کروبی در سیما راه انداخته شد این ادعای خوشمزه آقای کروبی است که همه علمای شیعه در طول صدها سال گذشته وجوهات می گرفته و به مصرف می رسانده اند و پول گرفتن او از شهرام جزایری هم از همان قبیل است. از آقای کروبی البته هیچ چیز از جمله اینکه نداند پول گرفتن از مردم مختص مجتهدان بزرگ است عجیب نیست اما لازم است ایشان به نویسندگان متون و بیانیه هاشان - که ظاهرا چندان هم خوش خط نیستند(!)- تذکر بدهند یا اگر نمی دانند خودشان هم مستحضر باشند که علمای شیعه در طول تاریخ از مردم «هر پولی» نمی گرفتند و نمی گیرند بلکه آنچه مردم به علمای بزرگ می دهند سهم امام و خمس است که طبعا ربطی به جناب آقای کروبی با مدرک لیسانس الهیات پیدا نمی کند. ضمن اینکه کروبی در مناظره خود به هیچ کدام از سوالات اصلی مربوط به وی مانند حمایت فردی چون عبدالکریم سروش از او که منشا وحیانی قرآن را انکار می کند یا کارنامه عملکردش در بنیادشهید جواب نداد.
پرده آخر
اما پرده آخر از نمایش کاندیداهای اصلاح طلب هنگامی بود که شیخ مهدی کروبی مطابق سناریوی از پیش توافق شده تصمیم گرفت از موضعی انتقادی سوالی از موسوی مطرح کند. کروبی از موسوی پرسید که چرا در این 20 سال هر بار که سراغ او رفته و از وی برای کاری دعوت کردند نپذیرفته است و بلافاصله اضافه کرد که اگر موسوی 20 سال ساکت نمی نشست «بعد از امام» کار به اینجا نمی کشید. قرائن قبلی و شیوه طرح مطلب کروبی این ظن را در بسیاری از بینندگان ایجاد کرد که اصل قصه نه به چالش کشیدن موسوی بلکه بوجود آوردن فضا برای بیان مطلبی خاص از جانب موسوی بوده است. جواب موسوی این ظن را به یقین تبدیل کرد. او در پاسخ به کروبی گفت در این مدت مسئله ای وجود داشته که او نمی خواهد از آن صحبت کند «یکبار هم تصمیم گرفته بیاید و ممکن نشده است»! به این ترتیب پرده آخر هم کنار رفت و معلوم شد که هدف اصلی آقایان از این تئاتر تلویزیونی نه فقط تعرض به دولت بلکه اعلام مرز بندی با کل نظام بوده است.
امری که چند ساعت بعد هواداران اندک آنها در کف خیابان نیز بر آن صحه گذاشتند.