از مرحوم سیّد هبة اللّه شهرستانى (1)خواستند که براى ایجاد اختلاف و جدایى بین آقاى کاشانى ـ رحمه اللّه ـ و مصدّق اجازه دهند. ایشان فرمود: آیا اجازه بدهم که «لِتُراقَ الدِّماءُ وَ تُباحَ الاْءَعْراضُ وَ الاْءَمْوالُ؟!» تا خونها ریخته شود و ناموسها و اموال پایمال گردد؟! ا کاش علماى پیرمرد و پا به قبر نزدیکترها و آنها که کمتر هوا در سر دارند، براى دنیا و آخرت مردم اجتماع مى کردند. اگر در اجتماع آنان در مرتبه ى اول توافق حاصل نشود، آن اجتماع را تکرار و ادامه دهند، تا شاید خداوند در دل یکى از آنها بیندازد که راه حلّ را پیدا کند. (2)
(1)ظاهرا مقصود محمّد على بن حسین هبة الدّین حائرى شهرستانى (1300 ـ؟)، صاحب تألیفات متعدد از جمله: الردّ على البابیّة، و ما هو نهج البلاغه و... مى باشد.
(2)آقاى ملکیان امام جمعه ى محترم زرند براى این جانب نقل کردند: زمانى که ائمه ى جمعه ى استان کرمان به خدمت امام خمینى ـ رحمه اللّه ـ شرفیاب شده بودند، ایشان فرمودند: شما هر چند هفته یا ماه با هم اجتماع کنید ولو این که چاى بخورید و برخیزید! |